نشست تخصصی «بررسی وضعیت ترجمه در رشته روابط بینالملل ایران» سهشنبه 28 اردیبهشت 95 ساعت 14، در تالار دفاع دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
به گزارش عطنا در این نشست که با همکاری کمیته روابط بینالملل انجمن علوم سیاسی ایران و دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد، دکتر غلامرضا علیبابایی، پژوهشگر و مترجم در حوزه روابط بینالملل و دکتر وحید بزرگی پژوهشگر و مترجم در حوزه روابط بینالملل حضور داشتند و دکتر غلامرضا حداد دبیر کمیته روابط بینالملل انجمن علوم سیاسی ایران نیز مدیریت این جلسه را برعهده داشت.
دکتر حداد، در ابتدای این جلسه به بیان مقدمهای در مورد اهداف انجمن علوم سیاسی از برگزاری چنین نشستهایی پرداخت و اظهار داشت: انجمن علوم سیاسی در راستای تحقق یکی از مهمترین کار ویژههای خود، یعنی گسترش، تعمیق و توسعه کیفی آموزش و پژوهش در علوم سیاسی و روابط بینالملل ایران، مدتی است اقدام به تشکیل کمیتههای جمعی در زیرشاخههای مختلف علوم سیاسی کرده است.
او ادامه داد: بنابراین در دور جدید کمیته روابط بینالملل که در واقع از بهار 95 آغاز به کارکرده، مجموعهای از سرفصلها را در دستور کار قرار داده است. معرفی و نقد آثار جدید در این حوزه، معرفی و نقد مکاتب و نظریههای جدید، پرداختن به مسائل روز بینالمللی با چشماندازی تئوریک و مرور و آسیبشناسی ادبیات دانشگاهی در رشته روابط بینالملل ازجمله آن است.
وی در ادامه افزود: از آنجاییکه ترجمه در ادبیات روابط بینالملل نقش ویژهای دارد، سال جدید را با بررسی وضعیت ترجمه در ادبیات روابط بینالملل ایران آغاز کردیم. به نظر میرسد رشته روابط بینالملل در ایران به ترجمه بسیار متکی است. ما بهسختی میتوانیم متنهایی را در روابط بینالملل ایرانی پیدا کنیم که در تولید ادبیات جهانی نقشی را ایفا کرده باشند.
حداد گفت: با توجه به بررسیهای بهعملآمده از دو تن از نامآشناترین و معتبرترین اساتید حوزه ترجمه متون روابط بینالملل، آقای دکتر علیبابایی و دکتر بزرگی، دعوت شد تا در این نشست حضور یابند و نقطه نظرات خود را پیرامون وضعیت ترجمه در ایران ارائه کنند.
اولین سخنران این نشست دکتر علیبابایی بود که سه مؤلفه اساسی تسلط به زبان مبدأ، تسلط به زبان مقصد و تسلط به موضوع ترجمه را لازمه ترجمه خوب دانست.
وی تأکید کرد: ما در ترجمهی ادبی بسیار مشکلداریم اما این اشتباهات به اندازه اشتباهات در ترجمه متون سیاسی و روابط بینالملل مشکلساز نیست. برای مثال واژه Anarchy را به هرجومرج ترجمه کردهاند، که اشتباه است. این واژه هر معنایی میدهد غیر از هرجومرج. اما برخی ترجمه دقیقتری نیز انجام دادهاند، ازجمله خانم دکتر مشیر زاده که به «اقتدارگریزی» برگرداندهاند.
علیبابایی ادامه داد: مثال دیگر اصطلاح Security Community به «اجتماع امنیتی» ترجمه کردهاند درحالیکه ترجمه درست آن همانطور که آقای دکتر طیب برگرداندهاند، «همبود امن» است؛ بنابراین این شکل ترجمه بسیار معنا را تغییر میدهد. همچنین Essential State را دکتر مشیر زاده به «دولت ذاتی» ترجمه کردهاند که ترجمه درست آن، اساس دولت یا جوهر دولت است. در انگلیسی گاهی همانطور که در فارسی میخوانیم باید ترجمه کنیم، نه بر اساس تصور معمولی که از ساختار جمله در زبان انگلیسی داریم.
در ادامه دکتر علیبابایی به ارزیابی کلی خود از وضعیت ترجمه در ادبیات روابط بینالملل ایران پرداخت و افزود: از تمام اشخاصی که در حوزه ترجمه متون روابط بینالملل در ایران فعالیت میکنند، قدردانی میکنم.
وی اضافه کرد: چند عامل بازدارنده در عرصه ترجمه متون روابط بینالملل در ایران وجود دارد که شامل، گرانقیمت بودن کتابهای اصلی (خارجی)، کمبود وقت مترجم و برطرف نشدن نیازهای مالی مترجم از طریق ترجمه است.
علیبابایی بهطورکلی روند ترجمه در ایران را مثبت ارزیابی کرد و گفت: آرزو میکنم مترجمها، نسبت به انتقادها، مسئولانه عمل کنند و به اصلاح ترجمه خود بپردازند. ضمن آنکه از منتقدان هم انتظار دارم نقد منصفانهای از ترجمهها ارائه کنند.
سخنرانی بعدی این نشست دکتر بزرگی بود که آفتهای ترجمه در ایران را بهطورکلی به سه دسته تقسیم کرد و گفت: این آفتها شامل آفتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی؛ آفتها و چالشهای مختص رشته روابط بینالملل و چالشهای کار ترجمه بهطورکلی است.
دکتر بزرگی در ادامه برخی از مهمترین آفتهای کلان را برشمرد و گفت: اولین مورد از آفتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، سلطه نوعی نگرش هستیشناختی و معرفتشناختی خاص در کشور ماست.
او آفت دیگر را سایه سنگین سیاست و ایدئولوژی بر علوم انسانی دانست و خاطر نشان کرد: که این خود موجب تشدید آشفتگی و بلاتکلیفی در علوم انسانی میشود. جایگزینی هم وجود ندارد، لذا حمایتی از رشتههای علوم انسانی نمیشود، بنابراین بازدهی هم ندارد. آفت دیگر از نگاه دکتر بزرگی این بود که به لحاظ اقتصادی، ترجمه اساساً فاقد منطق است.
وی مسألهی مهم دیگر را اختصاص بودجههای اندک دانست و افزود: هر زمان با کاهش بودجه مواجه میشویم، ابتدا بودجه بخش پژوهش را قطع میکنیم.
دکتر بزرگی با اشاره به محدودیتهای موجود گفت: وجود محدودیتهای مختلف برای انجام پژوهشهای اساسی، فقدان منابع، فقدان ارتباط با شبکهها و کتابخانههای بینالمللی تنها بخشی از این محدودیتهاست.
عدم تفکیک نقشها و فقدان تخصص، عجول بودن، سطحی بودن و ساده دیدن، فقدان کار گروهی بخصوص در عرصه علمی، از دیگر آفتهای ترجمه در رشته روابط بینالملل از نگاه این کارشناس بود.
دکتر وحید بزرگی در ادامه، به فقدان ارتباط ارگانیک جامعه علمی با حوزه سیاستگذاری اشاره کرد و گفت: برای مثال افرادی که در وزارت خارجه سابقاً فعالیت میکردند بیشتر از اینکه فارغالتحصیل روابط بینالملل یا علوم سیاسی باشند، دانشآموخته پزشکی و مهندسی بودند. همه اینها بر بیانگیزگی دانشجوی علوم انسانی تأثیرگذار است.
او یادآور شد: غلبه رویکرد رئالیستی بر رشته روابط بینالملل، آنهم از نوع سادهانگارانهاش، باعث شده است به مباحث فلسفی و نظری کمتر توجه بشود؛ درحالیکه نویسندگان آثار کلاسیک غالباً فیلسوف بودهاند. یعنی اساساً، اگر فردی میخواهد آن آثار را مطالعه کند باید از دانش خوبی در حوزه فلسفه نیز برخوردار باشد تا به فهم درستی از کتاب نائل آید. اصولاً دیدی که فلسفه به انسان میدهد کاملاً متفاوت است.
بزرگی تأکید کرد: رویکرد سیاسی و امنیتی در رشته روابط بینالملل غلبه داشته است، درحالیکه به مباحث اقتصادی و همکاریهای تجاری کمتر توجه شده است. اصولاً بهواسطه همین موضوع آثار اساسی «کوهن»، «نای» و «مرشایمر» ترجمه نشده است. و از طرف دیگر کمتر به ترجمه متون کلاسیک توجه شده است.
دکتر بزرگی به آفتهای عمومیِ ترجمه در ایران اشاره کرد گفت: بینش غیرتخصصی به ترجمه از مشکلات موجود در این عرصه است، برای مثال ما همه خود را مترجم میدانیم.
او ادامه داد: تلقیِ یک فن از ترجمه تلقی صحیحی نیست درواقع ترجمه ترکیبی از هنر، فن و علم است و نباید آن را به یک فن تقلیل داد. اگر ما ترجمه را یک فن بدانیم، محصول کار ما یک ترجمه مکانیکی است. باید برای ترجمه از علم زبانشناسی اطلاعات خوبی داشت. گاهی ترجمه قابلفهم نیست بهواسطه استعمال واژههایی که در زبان زنده نیستند. بنابراین علیرغم همه توانایی مترجم، خواننده به فهم متن نائل نمیآید. همچنین ممکن است از طریق تغییر زبان و در نتیجه عدم درک متقابل، شکاف بین نخبگان و تودهها بیشتر شود.
بزرگی در انتهای سخنانش تصریح کرد: اگر فردی قبل از ترجمه ریشهشناسی، گرامر و زبانشناسی را مطالعه کند، اساساً دیدگاه متفاوتی نسبت به ترجمه پیدا میکند و با دقت و مهارت بیشتری این مهم را انجام میدهد.
بخش بعدی این نشست، پرسش و پاسخ مدیر جلسه و میهمان بود.
دکتر بزرگی در پاسخ به سؤال دکتر حداد مبنی بر اینکه «با توجه به اینکه ما در تولید ادبیات تئوریک در سطح جهان سهم چندانی نداریم و همچنین توجه به این موضوع که شما ترجمههای بسیاری دارید، چرا تألیفی انجام ندادید؟ آیا اصولاً ترجمه را مطلوبتر ارزیابی کردهاید؟» گفت: بنده یا بضاعت این کار را بخصوص در دوران دانشجویی نداشتهام و یا متأسفانه فرصت آن را. همچنین باید به این موضوع اشارهکنم که از منظر علمی خیلی موضوعیت ندارد که ما علم ایرانی یا علم خارجی داشته باشیم. اما وقتی از منظر منافع ملی بنگریم، ماجرا به گونه دیگری است. به نظر بنده ترجمه اساساً آسیبی به علم در کشور ما نمیزند، اما اگر بتوان بر ادبیات تئوریک افزود کار بسیار مهمی است ولی تا آن زمان، ما ناچار به ترجمه هستیم.
دکتر علیبابایی نیز در پاسخ به همین سؤال، تأکید کرد: باید بگذاریم روند تولید علم و ادبیات روابط بینالملل از ترجمه آغاز شود. بعدازآن آهسته بهسوی تولید تئوریک پیش برویم. ما برای عرضه باید چیزی داشته باشیم، فکر میکنید کدامیک از نویسندگان (روابط بینالملل) ما تئوریسین هستند؟ باید نویسندگانمان را به اقصا نقاط جهان بفرستیم، باید جهان غرب را ببینند، از کارخانهها تا مجالس.
او اینگونه نتیجهگیری کرد که فرآیند تولید ادبیات تئوریک زمانبر و بسیار طاقتفرسا است. اگر از مترجمها حمایت به عمل آید و همچنین بر اهمیت پژوهش در کشور ما چه از جانب فرد و چه از جانب ساختار افزوده شود، به آینده بیشتر میتوانیم امیدوار باشیم.
گفتنی است این نشست با پرسش و پاسخ حضار از میهمانان، پایان یافت.